زندگی ساده پوریا

ساخت وبلاگ
شاید باور نکنین ولی من واقعا عاشق سینمای شرق آسیا شدم و چند ماهی است که در حال تماشای محصولات شرق آسیا هستم، از انیمه و سریال و فیلم تا حتی دوست وقتی به اس لهای دوری که کتابی از کوبو آبه را خواندم دوست دارم بیشتر از نویسنده های شرق آسیا بخوانم اما چون این روزها کتاب ها را زودتر خریده ام خواندن کتاب را گذاشته ام برای بعدا به سینما و انیمه اکتفا کرده ام و از این جا و آنجا درمورد فیلم ها میخوانم و بهترین ها را انتخاب میکنم و تماشا میکنم.فیلم "خدمتکار" (Handmaiden) محصول کره جنوبی به کارگردانی و نویسندگی "پارک چان ووک" است که در سال 2016 منتشر شد، آقای "پار چان ووک" که فیلم های بسیاری از جمله "Oldboy"، "خانم انتقام" و در سال 2022 فیلم "Decesion to leave" را ساخته است و نام فیلم هایشان برای همه ما آشناست.داستان فیلم درمورد مردی کره ای است که علاقه به ژاپن و داستان های بزرگسال دارد و در کنار اینان بسیار پولدار است.از وقتی که فیلم Oldboy را دیدم می دانستم که پتانسیل سینمای کره جنوبی میتواند بیشتر از اینها باشد، چرا که محدود به داستان های همیشگی نیستند و گاهی فراتر میروند و حال "پارک چان ووک" ما را به داستانی تاریخی میبرد و با نهایت هنر داستانی عاشقانه را روایت میکند.فیلم به سه بخش تقسیم میشود. وقتی به این سه قسمت فکر میکنم گمان میکنم چقدر زیبا میتوان با مخاطب بازی کرد، ما قسمت اول را که می بینیم فکر میکنیم همین چیزهایی ست که اکنون میبینیم دختری همدست یک نقاش است که میخواهند دختری را سر کیسه کنند اما با قسمت دوم نظر ما را کاملا عوض میکند و نظرمان را نسبت به همه چیز عوض میکند و قسمت سوم هم پایان داستان را برایمان مشخص می سازد.داستان ساده است اما معماگونه روایت میکند، و چیزی نمیتوان زندگی ساده پوریا...
ما را در سایت زندگی ساده پوریا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : deltangi-pandao بازدید : 34 تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1402 ساعت: 1:43

در خانه ما پدرم بین فیلم ها تبعیض قائل میشد، او فیلم های هندی و چینی و در کل آسیایی را به فیلم های آمریکایی ترجیح میداد، یعنی در ابتداییی که من بهیاد دارم اینگونه بوده است اما بعد ها طبع تغییر کرد و آمریکایی ها جای بالیوود و دیگر چیزها را گرفت و اکنون دیگر کم پیش می آید که فیلم ببیند. اما من بین فیلم ها تبعیض قائل نیستم، همه فیلم ها را دوست میدارم، فیلم ها بالیوود و آسیا شرقی را همانقدر با لذت نگاه میکنم که فیلم ها هالیوودی و اروپایی را نگاه میکنم. من از فیلم دیدن لذت میبرم، امروز که فیلم "سه احمق" را دیدم پی بردم که من واقعا از فیلم دیدن لذت میبرم، من در فیلم ها غرق میشوم و تا میتوانم دوست دارم با شخصیت ها همزاد پنداری کنم.فیلم "سه احمق" (Three Idiots) محصول هندوستان است که در سال 2009 به کارگردانی "راج کومار هیرانی" ست.داستان فیلم درمورد سه پسری ست که در دانشگاه با هم آشنا میشوند اما یکی از آنها دید متفاوتی به زندگی نسبت دو نفر دیگر دارد...کم پیش می آید که بعد از دیدن فیلم بلافاصله بنشینم و یادداشتی درمورد فیلم بنویسم اما اینبار این اتفاق افتاد، امروز جمعه است و سرکار کسی نیست، یعنی خلوت است و وقتی فیلم را تمام کردم اشک ها در چشمم موج میزد و من مدام آنها را پاک میکردم. خجالت نمی کشم از اینکه با فیلمی گریه کنم و این برایم یک عادت شده است چرا که این لذتی ست که فیلم به من میدهد و من از این رو فیلم را تماشا میکنم.سه احمق همان داستانی ست که این روزها شاید می توانم بعنوان یک نجات دهنده به آن نگاه کنم، یک داستان که باید سالها پیش تماشایش میکردم و این روزها از آنها استفاده میکردم اما من برای رفع خستگی زندگی تکراری به اندازه کافی فیلم دیدم که درس هایشان را برای خودم نگهدارم ولی م زندگی ساده پوریا...
ما را در سایت زندگی ساده پوریا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : deltangi-pandao بازدید : 31 تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1402 ساعت: 1:43

یکی از منبع هایی که باعث میشوند فیلم هایم را از آن دانلود کنم تکه فیلم هایی ست که در اینستاگرام می بینم و بعد مشتاق می شوم که بقیه فیلم را ببینم و این فیلم هم بیشتر در اینستاگرام دیدم که باعث شد فیلم را تا آخر ببینم.فیلم "Liberal Arts" محصول سال 2012 به نویسندگی و کارگردانی Rosh Radnor است.داستان فیلم درمورد مردی 35 ساله است که علاقه زیادی به دوران دانشگاه خود است که به دعوت یکی از اساتید خود دوباره بعد از سالها به دانشگاه برمیگردد و با دختری 19 ساله آشنا می شود...اینکه چرا این فیلم را انتخاب کردم برای دیدن با اینکه میدانستم فیلم درگیر کننده ای نیست ولی انتخابش کردم چرا که فیلم را برای استراحت انتخاب کردم، دوست دارم در این روزها در فیلم غرق شوم فکر زندگی نکنم. وقتی فیلم شروع شد و فهمیدم که داستان فیلم چیست خیلی برایم جالب بود، دوران دانشگاه هم برای من یکی از دوران هایی بود که دوست دارم دوباره برگردم و حال که به آن فکر میکنم میبینم که واقعا از آن دوران استفاده نکرده ام. ما از لحظاتی که در آن هستیم واقعا به راحتی عبور میکنیم و قدر لحظات را نمیدانیم.جسی که پسری 35 ساله است دوباره به محیط دانشگاه بر میگردد هر جای دانشگاه برایش خاطره ایست و هر استادی که میبیند او را به دورن کلاس هایش می کشاند، وقتی فضای دانشگاه را میبیند میفهمد که چقدر دلش برای آن روزها و زندگی در دانشگاه تنگ شده است. اما آشنایی او با زیبی آینه ای برای او بود که خود را بهتر بشناسد. اما آیا این درست که ما به تنهایی نمی توانیم خودمان را بشناسیم و حتما به شخصی دوم نیاز داریم که اشکلات شخصیتی ما را به ما گوش زد کند و در کنار آن مشوق نکات مثبت شخصیتمان باشد ولی از طرفی هم باید اعتراف کنیم که همه اشخاص قادر به انجام آ زندگی ساده پوریا...
ما را در سایت زندگی ساده پوریا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : deltangi-pandao بازدید : 37 تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1402 ساعت: 1:43